EN English Info[a]oi-land.com +98 (13)

چاي با طعم سريلانكا، برنج با طعم هند و پاكستان.

2015-01-16 11:57:18 1367

مارکس و انگلس در مانیفست گفته اند که
نیاز به یک بازار دائم التوسعه برای فروش کالاهای خود، بورژوازی را به همه جای کره زمین میکشاند. همه جا باید رسوخ کند، همه جا باید ساکن شود، با همه جا رابطه برقرار سازد.
این روزها از هر طرف که نگاه بکنیم و گوش بسپاریم بحث تبدیل شدن زمینهای کشاورزی و به خصوص شالیزارهای شمال به ویلا بسیار داغ است و هر کسی اعم از بعضی مسئولان دولت و گروه های فعال محیط زیست یا افراد دیگر میخواهند از این پدیده مخرب جلوگیری شود و بر طبل مخالفت با ازبین رفتن شالیزارها میکوبند. البته چنین اقداماتی بسیار ستودنی است و باید همچنان ادامه داشته باشد تا در نهایت دولت تصمیم نهایی را بگیرد و بتواند ضرر و مشکلات این مساله را به حداقل برساند. اما حل این مشکل مثل سایر مشکلات سرمایه و هزینه و اقدامی تا حدودی همه جانبه میخواهد، چون روح و منش سیستم سرمایه داری اکنون در دنیا حاکم است و بالطبع این روح ماده گرایی سرمایه داری جهانی مرزها را در نوردیده و بشر امروزی را به سمت اخلاق و منشی میبرد که همه را در قالب پول و سرمایه ببیند و طبیعی است که هر امری را هم تنها در صورتی معتبر بداند که پول را به طور مداوم جذب کند. افراد تحت نفوذ روحیه سرمایه داری به همان اندازه که به پول نیاز دارند به تفریح و یک نوع گردشگری نیز نیاز دارند تا همچنان فربه تر شوند و دراین میان با همان نبض حیات انسان که اعطای پول در مقابل خرید شالیزارهاست بدون توجه به آثار منفی چنین اقداماتی به حیات خود ادامه میدهند. البته ساخت ویلا زیر چتر گردشگری حق مسلم هر انسانی است اما تا زمانی که حیات و کشاورزی و اشتغال انسانها در معرض تهدید نباشد و زیر چتر اخلاقی زیستن یعنی همین تلاش کردن در به حداقل رساندن هرگونه ضرر به محیط زیست و کشاورزی و اشتغال انسانها باشد. امروزه سرمایه در زمینهای چای و شالیزارها رسوخ فراوانی کرده و در کسوت گردشگری در واقع کالاهای خود را به فروش میرساند. اما چگونه؟ از طریق خرید زمین ها از صاحبان آنها و این بار قضیه معکوس میشود چون سرانجام کشاورزان و صاحبان شالیزار و زمینهای چای به شهر مهاجرت میکنند و در شهرها به مصرف کننده افراطی کالاهای دنیای سرمایه داری تبدیل میشوند و این همان بازگشت ثروت فراوان است به کسانی که از همان اوایل زمین ها را از کشاورزان خریده اند و اینجاست که سخن مانیفست بهتر درک میشود که گفته است همه جا باید رسوخ کند و همه جا باید ساکن شود. سکونت و رابطه برقرار کردن حتی با شالیزارها و سرزمین های چای تا همچنان بازار خود را توسعه بخشد و آنها را در خود دغم کند. ظاهرا مانیفست این سخن را برای امروز به زبان آورده است.

همان طور که گفته شد سرمایه داری جهان، سیستم یا قتصادی در دنیا آورده است که جوهر هر موجودی را تنها با عینک پول نظاره کند. کشاورزان هم در این میان به پول محتاج اند و ناچار باغات را میفروشند تا با پولی که نصیبشان میشود بتوانند به تامین نیازهایشان برسند که در غیر این صورت باید متحمل ضرر فراوان شوند و نیازهای مادی شان تامین نشود. امروز همچون سرمایه داری همه ابعاد بشر را پول و سرمایه ساخته است بنابراین کشاورزان در دنیای امروز خویش را خود باخته میدانند. به نظر میرسد دولت باید تا حدودی هزینه و حمایت و تسهیلات لازم برای کشاورزان داشته باشد. البته این تمام ماجرا نیست و تنها میتواند موج سونامی را تا حدودی بشکند. حتی در صورت تامین تسهیلات، باز دنیای سرمایهداری با اعمال ترفندهایی در ناخودآگاه افراد، مثل ترویج شهرنشینی بیشتر با طعم مصرف گرایی بی حد و حصر و رواج مجلل زیستن تحت لوای شهری شدن و یک نوع زندگی لوکس که همه و همه مستلزم مصرف مداوم تولیدات سرمایه داری است اقدام میکند تا همچنان افراد را برای مصرف هرچه بیشتر محصولات خود به شهرها بکشاند و دنیای سرمایه داری هم این بار با به دست آوری هرچه بیشتر سود و با طمع انداختن در پول کلان جهت رفاه خود و ساختن ویلا ها تلاش میکند. البته وقتی سخن از سرمایه داری میشود منظور تمامی افرادی نیست که دست به خرید زمین زده اند زیرا بعضی از این افراد زیرمجموعه طبقه متوسط هستند. منتها در جریان گذران روزگار قربانی تاثیرسیستم سرمایه داری جهانی هستند که از بیرون مرزها بر آنها اثر میگذارد و همه چیز را تبدیل به پول میکند. در واقع به زبان خودمانی بهتر است بگوییم تا حدودی افرادی که جهت ساخت ویلاها زمین می خرند مامورند و معذور و جزو طبقه متوسط می باشند، اما همان طور که گفته شد هم فروشنده و هم خریدار چه به صورت دلخواه و چه به صورت مجبوری تحت نفوذ بادهایی قرار میگیرند که ازطرف سرمایه داری جهانی می وزد.

تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نگردیده است

مطالب مرتبط